اتفاقا وقتي شما به تاريخ مراجعه ميکنيد، ميبينيد که خنجر شمر را صلحطلبها تيز کردند. در صفين هنگامي که حضرت امير(ع) در اوج اقتدار بودند، اينها گفتند بايد صلح کنيم.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي فرزانگان اميدوار به نقل از مشرق:حسين شريعتمداري مديرمسئول کيهان در سخنان خود ضمن توصيه به کارآموزان باشگاه توانا براي مطالعه تاريخ اسلام، محل منازعه اصلي دشمن با انقلاب اسلامي را نشستن اسلام ناب بر کرسثي حاکميت دانست و گفت: چون حريف ميداند که ما به اسلام ناب حساس هستيم، در همين زمينه دست به تحريف مي زند. تاريخ اسلام و تاريخ معاصر است. براي مثال ما در تاريخ صدر اسلام ما شاهد سه صلح هستيم. صلح حديبيه، حکميت در جنگ صفين و صلح امام حسن(ع). بر اساس همين سه صلح، ممکن است تحريف کنندگان بگويند اساسا بناي معصومين و ائمه(س) بر اين بود که صلح کنند، در حالي که به هيچ وجه اين طور نيست.
شريعتمداري افزود: اتفاقا وقتي شما به تاريخ مراجعه ميکنيد، ميبينيد که خنجر شمر را صلحطلبها تيز کردند. در صفين هنگامي که حضرت امير(ع) در اوج اقتدار بودند، اينها گفتند بايد صلح کنيم. موقعي که ماجرا رسيد به دوران امام حسن(ع)، و سران سپاهشان يک به يک به دشمن پيوستند، امام مظلوم ما را در ميدان تنها رها کردند و دم از صلح زدند. اما وقتي به عاشورا رسيد، ديگر صحبت از صلح نکردند. وقتي به عاشورا رسيد ديگر دم از صلح نزدند، گفتند صلح معني ندارد، يا بپذير و بيعت کن، يا تو را ميکشيم. اينها دقيقا همان افراد بودند، همان اشعثها بودند که صلح را به امام علي(ع) تحميل کردند. حال وقتي شما ميخواهيد به تاريخ اسلام استناد کنيد، به کدام يک استناد مي کنيد؟ لذا چون روي اين موارد حساسيت هست، مطالعه درباره اينها ضرورت دارد.
مديرمسئول کيهان به دشمني ماهوي اسلام ناب با استکبار اشاره کرد و گفت: درگيري ما با نظام سلطه، يک درگيري ماهوي است. يعني ما ماهيتا با هم درگير هستيم. پاياني براي آن متصور نيست مگر اينکه يکي از طرفين درگير، تغيير ماهيت دهند؛ يا ما دست از اسلام ناب در حاکميت برداريم يا نظام سلطه دست از خوي استکبارياش بکشد و به قول حضرت امام(ره)، از خر شيطان پياده شود. بنابراين چون اين دو حالت ديده نمي شود، درگيري ادامه دارد و فقط ميدانهاي درگيري تغيير مي يابد. توجه به اين مسئله از اين جهت اهميت دارد که ما هيچ وقت از دشمن غافل نشويم. به قول حضرت امير(ع)، نخوابيد که دشمن بيدار است. فکر ميکنم بهترين تعبير براي دشمن، همان تعبير حضرت امام(رض) است که آمريکا شيطان بزرگ است. شيطان به دشمنياش سوگند خورده، هرگز از دشمني اش دست برنميدارد و از همه راهها و مسيرها استفاده ميکند.
در صفين هنگامي که حضرت امير(ع) در اوج اقتدار بودند، اينها گفتند بايد صلح کنيم. اما وقتي به عاشورا رسيد، ديگر صحبت از صلح نکردند. وقتي به عاشورا رسيد ديگر دم از صلح نزدند، گفتند صلح معني ندارد، يا بپذير و بيعت کن، يا تو را ميکشيم.
شريعتمداري با اشاره به ميدان نرم نبرد با دشمن گفت: امروزه ما درگير جنگي هستيم که قبلها به آن جنگ افکار گفته ميشد و در مقابلش جنگ ابزار بود. بعدها به تدريج به ويژه پس از انتشار کتاب جوزف ناي، بحث جنگ نرم پيش آمد. واقعيت اين است که انسانها همانطوري عمل ميکنند که فکر ميکنند. بنابراين اگر حريف بتواند افکار عمومي را در اختيار بگيرد و مديريت کند قطعا ميتواند رفتار عمومي را نيز مديريت کند.
مديرمسئول کيهان در ادامه به تفسير اين تعبير حضرت آقا درباره جنگ نرم پرداخت که در ديدار بسيجيان فرموده بودند: «در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشيده ميشوند، ولي روحها پرواز ميکنند و ميروند به بهشت؛ امّا در جنگ نرم، اگر خداي نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار ميشوند و سالم مي مانند، ولي روحها ميروند به قعر جهنم؛ فرقش اين است؛ لذا اين خيلي خطرناکتر است».
شريعتمداري با اشاره به آيه 16 سوره مبارکه حشر گفت: خداي متعال فرمود «کمثل الشيطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال اني بريء منک اني اخاف الله رب العالمين». يکي از کارهاي شيطان همين است. به انسان ميگويد کفر بورز، وقتي کفر ورزيد، ميگويد من از تو بيزارم و از خداوند، پروردگار جهانيان ميترسم.
مديرمسئول کيهان در ادامه به جايگاه قدرت نرم پرداخت و گفت: امروز در فرمول قدرت، ديگر ماشين جنگي صدرنشين نيست. نه اينکه جايي نداشته باشد، صدرنشين نيست. به تعبيري توپخانهها از نفس افتادهاند. نه اينکه گلولهاي شليک نکنند، که ميکنند، اما جاي خودشان را به رسانهها دادهاند. اين رسانهها هستند که گلولههاي توهمزا شليک ميکنند و در پي تغيير باورها هستند. همان چيزي که حضرت آقا به عنوان يکي از اهداف اصلي نفوذ از آن ياد کردند.
مديرمسئول کيهان گفت: واقعيت اين است که شماها بايد نقش «تنگهدار» را بازي کنيد. در جنگ احد رسول خدا(ص) عدهاي را به حراست و پاسداري از تنگه احد گماردند. فرمودند هر اتفاقي افتاد، تنگه را رها نکنيد. ولي آنها وقتي جنگ را مغلوبه ديدند، و ديدند که در ميدان غنايم دست به دست مي شود، تنگه را رها کردند. غنيمت را در ميدان ديدند، اما خالد ابن وليد را که در پس تنگه با لشکريانش آماده بود، نديدند و نهايتا در جنگ شکست خوردند. رسانه، امروزه تنگه احد است. هر اتفاقي بيفتد، اينجا نبايد رها شود. حضرت امير(ع) در جريان جنگ جمل وقتي پرچم را به دست فرزندشان محمد حنفيه دادند، خطبه کوتاهي ميخوانند که خطبه 11 نهج ابلاغه است. مي فرمايند «تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لاَ تَزُلْ، عَضَّ عَلى نَاجِذِکَ، اءَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ... اگر کوهها از جاى کنده شوند، تو ثابت و استوار باش، دندانها را بر هم بفشار، کاسه سرت را به خدا عاريت ده، پاى بر زمين ميخکوب کن، به صفوف پايانى لشگر دشمن بنگر، از فراوانى دشمن چشم پوش و بدان که پيروزى از سوى خداى سبحان است». شما وظيفه تان اين است که از اين تنگه مراقبت و محافظت کنيد و طبعا براي اين امر، لوازم و مقدماتي هست که کار حرفهاي، بخشي از اين لوازم است.
شريعتمداري با تاکيد بر اينگه در کار رسانهاي، نگاه بايد نگاه اخروي باشد، گفت: بيرون خانه ائمه اطهار و معصومين هيچ خبري نيست. «يا سبو، يا خم مي، يا قدح باده کنند، يک کف خاک درين ميکده ضايع نشود». بناي انقلاب ما بر اسلام ناب است. گرهگشائي هايش هم از همين مسير است. يکي از وظايفي که ما برعهدهمان است، اين است که از زاويه اسلامي به عرصه رسانه نگاه کنيم. البته قطعا منظور اين نيست که شما رسانه را به شکل نمادهاي ديني و اسلامي دربياوريد، منظور اين است که محتوا و جهتگيري و هدف گذاري، بايد بر مبناي اسلام ناب باشد.
شماها بايد نقش «تنگهدار» را بازي کنيد. در جنگ احد رسول خدا(ص) عدهاي را به حراست و پاسداري از تنگه احد گماردند. فرمودند هر اتفاقي افتاد، تنگه را رها نکنيد.
مديرمسئول کيهان در ادامه به توصيه رهبر انقلاب به يکي از مسئولان فرهنگي کشور اشاره کردند که حضرت آقا فرموده بودند(نقل به مضمون) «شما کارتان تبليغ و ابلاغ است، يعني بايد پيام را برسانيد. اگر مخاطبان نيامدند، شما برويد سرغشان(و اشاره شان به جوان ها بود). اين را هم از ذهنتان بيرون کنيد که جوانها آمادگي بيشتري براي پذيرش فساد دارند، اصلا اين طور نيست. آنها پاک ترين نهادها را براي پذيرش حق دارند و اگر ديديد آنها نيامدند، شما سراغشان برويد و اگر ديديد قالبي که شما انتخاب کرده ايد برايشان قابل هضم نيست قالب را تغيير دهيد. قالب را تغيير دهيد نه محتوا را». محتوا اگر تغيير داده شد، همان تحريف است و همان مشکلي است که ديگران داشتند.
شريعتمداري با اشاره به تحريف محتواي اسلام به وسيله منافقين به بهانه جذابيت گفت: منافقين از همين جا شروع کردند. جاذبههاي ظاهري را واقعا جاذبه تلقي کردند و سراغشان رفتند. بعد مجبور شدند مسيرشان را با جاذبهها همخوان کنند. سرکردگان منافقين ميگفتند مارکسيسم علم مبارزه است، اين مسير را اصل گرفته و بودند و براي اينکه جاذبه ايجاد کنند، خود را با اين مسير همخوان ميکردند. براي مثال در مارکسيسم هست که مالکيت بايد با توليد باشد. وقتي از آنها سوال ميشد که پس درباره آيات ارث در قرآن کريم چه مي گوئيد، پاسخ ميدادند آيات ارث منسوخ شده است! شاعر گفت «شد غلامي که آب جوي آرد، آب جوي آمد و غلام ببرد». وسط راه منحرف شدند و راه کچ کردند.
شريعتمداري تاکيد کرد: از اين دايره بايد مراقبت کرد. وقتي اسلام ناب آمد همه جا را فتح کرد. وگرنه اسلامهاي قبلي جاذبه اي نداشتند.داستان ما از موقعي شروع شد که اسلام ناب آمد و به کرسي حاکميت نشست. خدا خيلي به شماها لطف کرده است که در اين دوره هستيد. خيلي خدا را شکر کنيد. ما دلمان ميخواهد شما وقتي اين مسير را طي ميکنيد از گردنه ها به سلامت عبور کنيد. مراقب باشيد کانون اصلي همين اسلام ناب است. همه فلشهاي دشمن هم به همين سمت است و نهايتا به اين نقطه ختم مي شود. امام(ره) در اواخر حيات طيبهشان، از اسلام آمريکايي ميناليدند. خطر اصلي همين است. تقابل بين اسلام ناب و اسلام آمريکايي است. اسلام آمريکايي سراب است، ظاهر آب را دارد، ولي تشنه را سيراب نمي کند.
مديرمسئول کيهان گفت: چون اساس و مبنا اسلام ناب است، بايد اين را حفظ کرد. به قول حضرت امير(ع) اين علم را جز اهل بصيرت نميتوانند بلند کنند. حتما به قرآن مراجعه کنيد. وظيفه خودتان بدانيد حداقل روزي يک حزب قرآن بخوانيد و در آن تعمق کنيد. نهج البلاغه را حتما بخوانيد. صحيفه سجاديه را حتما بخوانيد. نهج البلاغه دنيايي است. وقتي وارد مي شويد مي بينيد که پاسخ بسياري از سوالاتتان آنجاست.
بناي انقلاب ما بر اسلام ناب است. گرهگشائي هايش هم از همين مسير است. يکي از وظايفي که ما برعهدهمان است، اين است که از زاويه اسلامي به عرصه رسانه نگاه کنيم.
شريعتمداري در ادامه به مثالي درباره پاسخهاي نهجابلاغه به پرسش سوالات امروز اشاره کرد و گفت: براي مثال، براي تشخيص اينکه چه کسي بايد رئيسجمهور شود، ميتوان ملاکهاي چهارگانهاي که حضرت امير(ع) در فرمان خود به مالک اشتر برمي شمارند، مد نظر قرار داد. انسان را بايد از اين چهار ويژگي شناخت: حزبش، حربش، مردم و بيتالمال. با چه کساني دوستي دارد؟ با چه کساني دشمن است؟ مبادا با مومنان دشمني بورزد و با فاسدان دوست باشد! چقدر نسبت به بيت الملال حساسيت دارد؟ مبادا مردم را برده بداند!
شريعتمداري درباره باشگاه خبري-فرهنگي توانا گفت: خيلي خوشحال شدم وقتي شنيدم که چنين ساز و کاري در نظر گرفته شده و فکر مي کردم که هنوز در مراحل اوليه به معني گام هاي اول است ولي امروز ديدم که گام هاي بلندي برداشته شده اگرچه هنوز راه باقي است. اين يک نياز بسيار جدي و محسوس بوده و هست؛ و فکر ميکنم هرچه پيشتر و جلوتر برويم، اين نياز را بيشتر احساس مي کنيم و اين نياز هيچ وقت تمام شدني نيست. سختي در راه خدا لذت دارد. شاهد امروز قاضي فرداست. روزي که روز حساب است، خواهيد ديد که اين پاسداري و نگهباني شما از اين تنگه ها چقدر ارزشمند بوده است.
افشاگري خبرنگار اصلاح طلب...
ما را در سایت افشاگري خبرنگار اصلاح طلب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : akusarevelayat1 بازدید : 202 تاريخ : چهارشنبه 18 اسفند 1395 ساعت: 19:02